سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد

 

بهمن 1384 - پاسخ به پرسش ها و شبهات فقهی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 84/11/9:: 11:21 صبح

موسیقی‌هایی از قبیل موسیقی پاپ یا اکسیژنی که بسیار رایج هستند و در شنونده تأثیر زیادی می‌گذارد. به طوری که با شنیدن آنها انرژی می‌گیرند و سریعتر کارهایش را انجام می‌دهد و چند لحظه‌ای با آن خوش است‌، آیا شنیدن آنها حرام است‌؟ لطفاً نگویید «اگر غنا باشد...» چون معنی غنا را نمی‌دانم‌. با توجه به اینکه اکنون در قرن 21 به سر می‌بریم‌، اگر اینها حرام است پس به چه گوش دهیم‌. با این تجدید زمانه نسبت به 1400 سال قبل‌، چگونه به سخن اسلام که می‌گوید: «نوار رقص حرام است‌» گوش فرا داد؟ چگونه در مراسم ازدواج نوار رقص نباشد؟ آیا جوان نباید شور و شوق داشته باشد، اسلام که می‌گوید: «نرقص‌، موسیقی گوش نده‌» آیا منظورش این است که فقط نماز و روزه به جا آوریم‌؟ پس جوان به چه شاد باشد؟ این چه شادی است‌؟

 خواهر محترم‌! اسلام از موسیقی نفی اثر نکرده که شما با اثبات اثر بخواهید از آن نفی ضرر نمایید. اگر به فرض‌، اسلام تمام اثرات مذکور برای موسیقی (مانند: شادی‌، نشاط، شوق‌، تسریع کار، لذت‌، رفع غم و ...) را بپذیرد، اثبات این اثرات‌، هیچ کدام دلیل نفی ضرر آن نیست‌.

توضیح بیشتر این که‌: ما هیچ‌گاه سخن از بی‌اثر بودن موسیقی نگفته‌ایم تا شما با شمردن اثرات آن بخواهید راهی برای خوب بودن یا بی ضرر بودن آن پیدا کرده و سپس بگویید که چرا موسیقی حرام است‌. به مثال زیر خوب توجه کنید:

حتماً می‌دانید خالق و سازندة هر شی‌ء، راه استفاده از آن را بهتر از هر کسی می‌داند و آفات آن را نیز بهتر می‌شناسد. مثلاً سازندة یک دستگاه موتور، توجه دارد که اگر این موتور در مناطق شمالی کشور استفاده می‌شود، حتی المقدور در ساخت آن آهن‌آلات بکار نبرد و به جای آن از فایبر گلاس و ... استفاده کند، یا به عکس در مناطق جنوبی که خشک و بی‌رطوبت هستند، از اوراق گالوانیزه و آهن استفاده کند. هر چند بتوان برتری این اوراق نسبت به یکدیگر را از جهات مختلف ذکر کرد; اما آن صنعتگر با توجه به شناخت آهن و سرعت زنگ زدن‌، آن را برای شمال و مناطق مرطوب انتخاب نمی‌کند.

حال که به هر سازنده‌ای حق می‌دهیم که با شناخت از جنس‌، بروشور ارائه داده و تعیین تکلیف نماید، آیا نباید به دستورات خداوند علیم و حکیم که علم و حکمتش ما فوق همة قدرتهاست‌، گوش جان سپرده و سر تعظیم و تعبد فرود آوریم‌؟

پس اگر بپذیریم که خالق هر چیز بر آن آگاهتر است‌; حتی اگر دلیل دستورات را هم ندانیم‌، از آن سرباز نزده و مخالفت نمی‌کنیم‌. اگر چه دانستن دلیل خوب است‌; لکن مسلماً ما به دلیل محدودیت عقل و عمر نمی‌توانیم دلیل و فلسفة تمام دستورات دین را بفهمیم‌. در این میان‌; اگر اهل اطاعت و تعبد باشیم با عمل به دستوراتی که فلسفه‌شان برای ما معلوم نیست‌، به فوائد آن چه نمی‌دانیم دست یافته و از مضرات آن مصون می‌مانیم‌. البته سؤال کردن دربارة آن چه نمی‌دانیم بسیار پسندیده و حتی عبادت است‌; اما در صورتی که زمینه‌های مناسب برای اطاعت خداوند را فراهم کند. نیز اگر بتوانیم روح تعبد و بندگی را در خود تقویت کنیم‌، زندگی برایمان لذت‌بخش شده و هرگز چنین تصوری در ذهن پدید نمی‌آید که «فقط نماز، روزه‌، و ... پس شادی جوان چه می‌شود؟!!» باور نمی‌کنیم کسی که نماز و روزه را با روح تعبد و علاقه به خالق خود بجای آورد، آن قدر از نشاط عبادی بی‌بهره باشد که برای تکمیل شادی زندگی به اموری از این قبیل متوسل گردد. اما در پاسخ به این مطلب که نوشته‌اید، هم اکنون بیش از 1400 سال از ظهور اسلام می‌گذرد و در قرن 21 به سر می‌بریم ... باید گفت‌: حتماً تفاوت بین اصول و فروع را می‌دانید. اصول یعنی ثابتات یک فرهنگ که گذشت زمان و تغییر مکان‌، اثری در آن نمی‌گذارد. اما در فروع‌، مقتضیات زمان و مکان تأثیر گذاشته و بنا به شرایط تغییر می‌کند. این که چرا جوانان امروز ما خود را دچار یک خلأ ناشی از کمبود شور و نشاط می‌دانند، ماجرایی است طولانی که فلسفه‌ای دور و دراز می‌طلبد. روان شناسان سرچشمة شور و نشاط را «امید» می‌دانند و امروزه آن چه گریبان‌گیر جوانان ما شده‌، کمرنگ شدن امید و انگیزه است‌. چرا جوان دیروز به این همه شور و نشاط نیازی نداشته‌؟! زیرا امیدش بیشتر بود و در نتیجه تلاش و کوشش او نیز افزون‌تر.

امید، آفریدگار انگیزه و ایجاد کنندة تلاش است‌. بی‌کاری‌، ضعف انگیزه‌، گم شدن هدف و ... باعث سرخوردگی انسان شده و به گونه‌ای نشاط را از او می‌رباید که دائماً به طور بی‌رویه مجبور به استفاده از قرص‌های مسکن بوده و آن را نیاز اولیه‌اش می‌پندارد. و چه بسا مواردی که راه را به خطا رفته و درمان خمودگی‌هایش را در عواملی مانند رقص و موسیقی و ... جستجو می‌کند.

خواهر عزیز! رقص‌، موسیقی و ... ابزار شادی است نه خود شادی‌! و این همان چیزی است که اغلب ما در آن دچار اشتباه شده‌ایم‌. مطمئناً راه‌های فراوانی برای ابراز شادی وجود دارد که جوان‌های عزیز ما خواسته و ناخواسته از آن غافلند.

از جمله دلایلی که برای حرمت موسیقی وجود دارد می‌توان موارد زیر را نام برد: 1 ـ از آن جا که موسیقی باعث تهییج غیر طبیعی احساس است‌، تداوم و تکرار آن باعث ضعف عقل می‌شود. و از آنجا که تمایز انسان با حیوان‌، عقل اوست‌، آن چه باعث تضعیف عقل باشد خلاف و معصیت است‌. 2 ـ بنا به نظر روان‌شناسان‌، موسیقی همچون تریاک‌، هرویین و ... اعتیادآور است که فرد مبتلا اگر هم بخواهد، به سختی می‌تواند آن را ترک نماید.

عادات هر چه که باشد، اگر خوب و پسندیده نباشند، باعث تضییع عقل است‌. همواره این نکته را مد نظر داشته باشید که بزرگترین حریف میدان عقل‌، عادت است‌; پس سعی کنید تا از عادات بد بگریزید. ممکن است سؤال شود: چرا در حد کم نیز جایز نیست‌؟ باید گفت‌، انسان فطرتاً زیاده‌طلب است و اگر در مسأله‌ای به کم آن اجازه داده شود، از زیادش ضمانتی نیست‌; لذا در شرع مقدس محرماتی مثل شراب‌، گوشت خوک‌، موسیقی و ... حرامند و در این حرمت کمیت اثری ندارد. بد، بد است کم باشد یا زیاد! زمانی در کشور نیوئه کنفرانسی برای بررسی مضرات شراب برگزار شد. مدیر این کنفرانس خدمت حضرت آیت‌الله بروجردی (;) رسیده و از ایشان پرسید: دلیل اسلام برای حرمت شراب چیست‌؟ ایشان فرمودند: «انسان به دلیل عقل اشرف مخلوقات است و قدرت تمییز و ارادة او نیز عقل اوست‌; پس آن چه باعث تضییع یا تضعیف عقل شود، ناروا، نابجا و حرام است‌» پرسیدند: اگر به قدری کم باشد که باعث تضییع نشود چه‌؟ فرمودند: «انسان زیاده طلب است‌، اگر در کم مجاز باشد به زیاده‌روی می‌افتد; لذا همه‌اش حرام است‌». در این جا بد نیست توجه شما را به گزارشی از یک تست موسیقی در جانوران و چگونگی عملکرد آنان جلب نموده و بحث موسیقی را خاتمه دهیم‌.

در آزمایشی که در یک گاوداری انجام شد، صدای موسیقی را با نظم خاصی به گاوها رساندند. در نتیجه شیردهی آنها درصد زیادی افزایش یافت‌. کارآیی کارگران نیز تا حد زیادی بالا رفت‌; اما پس از مدتی مشاهده شد که این کارگران و حیوانات دچار یک فرسودگی ناگهانی در مقایسه با هم‌نوعان و هم‌شغلان خود شده‌اند. یعنی اگر از یک انسان در طی 8 ساعت‌، کار 16 ساعت را بگیرند، قطعاً در دراز مدت به فرسودگی می‌رسد (صرف نظر از مضرات دیگر مانند این که چنین فردی مزد همان 8 ساعت را دریافت می‌کند نه 16 ساعت‌). در مورد گاوها نیز مشاهده شد که پس از مدتی شیرشان خشک شد زیرا کاری که بدن حیوان باید در طول پنج سال انجام می‌داد، طی یک سال و نیم انجام داده بود. آری این یک خیانت به ظاهر زیبا از سوی صنعتگران‌، سرمایه‌داران و کسانی است که برای رسیدن به سودهای کلان به هر نوعی‌، بشر را استثمار می‌کنند.

امیدواریم جوانان عزیز ما با چشمی باز، تیزبینانه به این استثمار خوش‌آب و رنگ توجه کرده و خود و استعدادهای سرشارشان را مورد هجوم این دسیسة دشمن قرار ندهند. ان شأالله برای اطلاع بیشتر حتماً به تفسیر سورة لقمان ذیل آیة لهو الحدیث از تفسیر نمونه مراجعه فرمایید.

 

 



:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

228058

 

::بازدید امروز ::

10

دی 1384
بهمن 1384
خرداد1385
تیر 1385
مرداد 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::