سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد

 

چگونه فلسفه احکام را بررسى کنیم ؟ - پاسخ به پرسش ها و شبهات فقهی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/5/4:: 11:9 صبح

 مـنـطـق قرآن و روش پیشوایان اسلام همه گواه بر این است که هر مسلمانى حق دارد به بحث و  بررسى درباره اسرار و فلسفه احکام بپردازد و در این زمینه تفکر و بررسى وسوال کند . 

 امـا این سخن به این معنى نیست که ما بدون هیچ ضابطه و مقیاسى هر چه مى خواهد دل تنگمان  بگوییم و هر کس هر چه به فکرش رسید به نام فلسفه حکم بازگو کند . 

 چـه این که فلسفه بافی هاى نادرست , به اندازه تعبدهاى خشک و ممنوع ساختن از سوال و جواب ,  زیانبخش و خطرناک و غیر منطقى است . 

پس این بحث را چگونه و در چه حدود و تحت چه برنامه هایى باید آغاز و دنبال کنیم ؟

قبلا یادآورى  ایـن نـکـتـه لازم اسـت کـه اجراى دستورات و قوانین دینى همان طور که مى دانیم نه بر جلال و  کـبـریـایـى خدا چیزى مى افزاید و نه مخالفت با آنها از عظمت ومقام او مى کاهد , همان طور که  امیرمومنان علیه السلام نیز مى فرماید : لا تضره معصیه من عصاه و لا تنفعه طاعه من اطاعه نه  عصیان گنهکاران به او زیانى مى رساند و نه اطاعت فرمانبرداران سودى به حال او دارد .  او دریاى بى پایان هستى است .  ما و همه آفریده ها هر چه داریم از اوست .  او چیزى کم ندارد که ما برایش فراهم سازیم و نه ما چیزى داریم که او نداشته باشد و به او بدهیم ,  آن چه به ما مى رسد خزانه اصلى اش پیش اوست و به اندازه معینى که صلاح مى داند به ما مى دهد :  و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدرمعلوم ; و خزاین همه چیز تنها نزد ماست ; ولى ما  جز به اندازه معین آن را نازل نمى کنیم .  (1)آیـا یـک قـطره آب که از دریاى بیکرانى مایه گرفته , مى تواند چیزى به دریا ببخشدو یا آینه  کوچکى که در برابر آفتاب قرار گرفته , مى تواند به آن نور بدهد .  همه ما انسانها هر قدر قدرت داشته باشیم حکم آن قطره کوچک یا آن آینه را داریم . 

بنابر این , اگر فایده و نتیجه اى در این احکام و مقررات وجود دارد مخصوص ما ومربوط به ماست  از سـوى دیـگـر , مـا نـه تنها جسمیم که هر دستورى از طرف خدا آمده است براى تربیت جسم و.  پـرورش انـدام و مـزایـاى بهداشتى باشد و نه تنها روحیم که همه به خاطر آثارمعنوى آنها تشریع  گردد .  بلکه مجموعه اى هستیم از جسم و جان و روح و تن و طبعا دستورات آسمانى ما جامع میان ماده و  معنى و براى تکمیل هر دو جنبه است . 

 بـنـابـر ایـن , هم آنها که براى همه دستورهاى اسلام تنها در جستجوى فواید طبى وبهداشتى و یا  مـنـافع اقتصادى و مادى هستند و حتى نمازها و نیایش ها و راز و نیازبا خدا را تنها به خاطر اثرات  مـفـیـد روان تـنى و وسیله اى براى تسکین آلام روحى و دردها و اضطرابها مى دانند و جز اینها  نـتـیـجـه اى بـراى آن نـمى جویند گمراهند و هم آنها که حتى استحباب پوشیدن لباس نظیف و  گـرفـتـن ناخن و زدودن تار عنکبوت ونخوردن آب از کوزه شکسته و پرهیز از آبى که خودش یا  دیگرى در آن غسل کرده است را مربوط به آثار اخلاقى و معنوى و روحانى مخصوصى که هنوز سر  پـنـجه علم و دانش آن را نگشوده است مى پندارند در اشتباهند ; بلکه قسمتى از دستورات اسلام  بـیـشـتر به خاطر پرورش اخلاق و تکامل روحى تشریع شده و قسمتى براى نظام زندگى مادى و  بسیارى از آن هر دو جنبه را دارد . 

اکنون برگردیم به اصل سخن و ببینیم بررسى اسرار و فلسفه احکام باید تحت چه ضابطه اى انجام  پذیرد .  بـایـد گـفـت قـوانین و احکام دینى روى هم رفته از چهار دسته بیرون نیست :1 - احکامى که از  هـمان آغاز بعثت پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم فلسفه آن برهمه آشکار بوده و مردم به تناسب  فـکـر و مـعـلومات خود هر کدام چیزى از آن را درک مى کردند ; منتها براى این که مردم را بطور  عموم موظف به انجام آنها کنند شکل قانونى به آن بخشیدند ; مانند تحریم دروغ , خیانت , تهمت ,  قـتـل نـفـس , سـرقت ,ظلم و ستم , کم فروشى و تقلب ; و امر به عدالت , پاکى , درستى , کمک  بـه سـتـمـدیدگان , کوشش و کار , نیکى به پدر و مادر و بستگان و همسایگان و ماننداینها که هر  کس در هر پایه از معلومات باشد , فلسفه و سر این احکام رادرمى یابد , گو این که هر قدر بر میزان  دانش و آگاهى انسان نسبت به مسائل زندگى افزوده شود اهمیت و اثر این دستورها را بهتر درک  مى کند . 

 2 - احکامى که فلسفه آن بر توده مردم - و گاهى بر دانشمندان آن زمان نیز -روشن نبوده , و در  مـتـن قـرآن یـا سخنان پیشوایان بزرگ دین اشاراتى به اسرار آنهارفته است ; مثلا , شاید مردم آن  عـصـر از فـلـسفه سه گانه ( اخلاقى , اجتماعى ,بهداشتى ) روزه بى خبر بودند ; لذا یک جا قرآن  اشـاره بـه تاثیر تربیتى و اخلاقى آن کرده و مى گوید : لعلکم تتقون و در جاى دیگر امام صادق  عـلـیـه الـسـلام اشـاره بـه تـاثـیر اجتماعى آن کرده و مى گوید : لیستوى به الفقیر و الغنى تا  ثـروتـمـنـدان و مستمندان یکسان زندگى کنند و ثروتمندان از حال گرسنگان آگاه شوند و به  کـمـک آنـها بشتابند و در مورد دیگر پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم مى فرماید : صوموا  تـصـحـوا ; روزه بگیرید تا تن شما سالم گردد ( و مواد مزاحم مصرف نشده و تولید عفونت کننده  بسوزد و از بین برود ) .  نظیر این احکام فراوان است که در متون آیات و احادیث پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم و  اهـل بـیـت - عـلـیهم السلام - به اسرار آنها اشاره شده است وهمان طور که گفتیم کتابى نیز بر  اسـاس جمع آورى این دسته از احادیث به نام علل الشرایع به وسیله یکى از بزرگترین محدثان  ما ( شیخ صدوق ) نگاشته شده است ; و محدث معروف شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه در  آغاز هر فصل , غالبابابى براى بیان فلسفه احکام ذکر کرده است .  ولى توجه به این نکته لازم است که ذکر این اسرار و منافع , با توجه به این که متناسب با سطح فکر  مردم بوده نه به معنى انحصار و محدود بودن فلسفه هاى حکم درآنچه ذکر شده مى باشد و نه مانع  از به کار انداختن اندیشه براى درک بیشتر خواهدبود .  3 - احـکـامـى کـه با گذشت زمان و پیشرفت آگاهى بشر پرده از روى اسرار آنها برداشته شده و  چهره آنها نمایان گشته است و ما مى توانیم آنها را سندهاى زنده اى بر عظمت و اصالت این احکام  آسمانى بدانیم .  مـثلا اثرات زیانبار جسمى و روحى و اجتماعى مشروبات الکلى و حتى اثر گذاردن آن روى ژنها و  جـنینها که امروز از زبان آمار مى توان شنید ; و یا هیجانات عصبى ومرگ و میرهاى ناشى از آن به  خاطر جلسات قمار ; و یا خطراتى که بر اثر تقسیم غیرعادلانه ثروت دامنگیر اجتماعات مى گردد  ; و یـا زیـانهاى غیر قابل انکار اقتصادى واخلاقى رباخوارى که همه را با ارقام ریاضى مى توان روى  کـاغـذ منعکس نمود ; و یامضرات غذاها , آبها و اماکن آلوده که در اسلام بشدت از آن نهى شده ;  هـمـه و هـمـه از ایـن دسته احکام است که گذشت زمان و بالا رفتن سطح فکر بشر پرده از روى  فلسفه آنها کنار زده است و ما مى توانیم بطور حسى آنها را درک کنیم .  ولـى تـوجـه بـه یک موضوع نهایت ضرورت را دارد و آن این که هرگونه افراط و تند روى و پیش  داوریهاى غلط و کوتاه نظریها و بینشهاى کاذب و از همه مهمتر فرضیه هاى ثابت نشده علمى را به  حـسـاب قوانین مسلم علمى گذاردن , ما را در این قسمت فرسنگها از حقیقت دور مى سازد و به  جاى این که به اسرار و فلسفه احکام آشناکند , در بیراهه هاى خطرناکى سرگردان مى نماید ; بنابر  ایـن تا زمانى که علم چیزى را بطور قطع و مسلم اثبات نکند و صورت حسى به خود نگیرد , نباید  اساس بحث درتوضیح فلسفه حکم قرار گیرد .  در آنجا که چیزى نداریم بگوییم اصرار به فلسفه چینى نداشته باشیم و در آنجا هم که چیزى داریم  , هرگز فلسفه حکم را منحصر و محدود در آن معرفى نکنیم .  4 - آخرین دسته از احکام آنهاست که نه از آغاز روشن و بدیهى بوده و نه درلابه لاى متون اسلامى  به اسرار آن اشاره شده و نه تاکنون با گذشت زمان به آن دسترسى یافته ایم .  امورى مانند تعداد رکعات نمازها , یا حد نصاب اجناس نه گانه زکات و یا بعضى ازمناسک حج در  این سرى قرار دارند .  آیا بندگان باید با پیشرفتهاى جدید علم و دانش پرده از روى اینها بردارند ؟آیا آخرین وصى پیامبر  صلى اللّه علیه و آله و سلم مامور توضیح و تفسیر آنهاست .  آیـا ایـنها جنبه انضباطى دارد ؟آیا از اسرارى است که نارسایى علم و دانش بشر شاید در آینده هم  تـوان پـرده بـردارى کـامـل از روى فـلـسفه آنها نداشته باشد ؟ 000 هیچ کدام بر ما معلوم نیست ;  هـمـیـن قدر مى دانیم که دسته چهارم از احکام , به اندازه سه دسته پیشین براى ما قابل احترام و  لازم الاجـراست 000 چه این که همه از یک منبع سرچشمه گرفته و ماموریت آورنده آنها با دلایل  قطعى بر ما ثابت شده است .  



:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

228393

 

::بازدید امروز ::

5

دی 1384
بهمن 1384
خرداد1385
تیر 1385
مرداد 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::