سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد

 

چرا تقلید کنیم؟ - پاسخ به پرسش ها و شبهات فقهی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/4/21:: 8:11 صبح

ذهنِ پرسش‏گر هر مسلمانی در جست‏وجوی فلسفه احکام شرعی است. اهمیّت آگاهی از فلسفه تقلید، نسبت به دیگر احکام، بیش‏تر است، زیرا:

  اولاً: اصل لزوم تقلید، از مسائلی است که مکلف باید خودش به آن دست یابد و نمی‏تواند در این مسأله تقلید کند. اگر مکلّف مسأله لزوم تقلید را دریافت، باب استفاده از فتاوای مجتهد به روی او باز می‏شود.

  ثانیا: فلسفه تقلید، در واقع همان دلیل و مستند و مدرکی است که لزوم تقلید را برای مکلف اثبات می‏کند؛ بر خلاف دیگر احکام شرعی که دلیل آن‏ها امر و نهی‏هایی است که در قرآن و روایات موجود است، بدون این‏که لزوما در آن‏ها به فلسفه احکام نیز اشاره شده باشد.

       لزوم تقلید:  در شریعت اسلام، واجبات و محرماتی  (احکام شرعی اختصاص به واجبا  ت و محرمات ندارد، امّا این دلیل فقط متوقف بر وجود احکام الزامی (یعنی واجب و حرام) است)  وجود دارد که خدای حکیم آن‏ها را برای سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است؛ واجبات و محرماتی که اگر انسان آن‏ها را اطاعت نکند، نه به سعادتِ مطلوب می‏رسد و نه از عذاب سرپیچی از آن‏ها ـدر صورت مخالفت در امان است.

  از سوی دیگر، چنین نیست که هر مسلمانی بتواند به آسانی، احکام شرعی را از قرآن و روایات و یا از عقل خود در یابد. نه قرآن مانند یک کتاب حقوقی یا رساله عملیه، احکام شرعی را به طور صریح بیان کرده است، و نه روایات معصومین(ع) چنین است، و نه عقل بشر به تنهایی می‏تواند همه احکام را دریابد.

  برای شناخت احکام شرعی، آگاهی‏های فراوانی، از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات، و ده‏ها مسأله دیگر لازم است که آموختن آن‏ها نیازمند سال‏ها تلاش جدی است.

  در چنین حالتی، مکلف خود را در برابر سه راه می‏بیند: نخست این‏که راه تحصیل این علم را ـکه همان اجتهاد است پیش گیرد؛ دوم این‏که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه‏ای عمل کند که طبق همه آرا عمل او صحیح باشد (یعنی احتیاط کند)؛ و سوم این‏که از رأی کسی که این علوم را کاملاً آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید.

  بی‏شک، او در راه اول اگر به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعی خواهد شد و از دو راه دیگر بی‏نیاز، امّا تا رسیدن به آن، ناگزیر از دو راه دیگر است.

      راه دوم نیازمند اطلاعات کافی از آرای موجود در هر مسأله و روش‏های احتیاط است و در بسیاری از موارد، به دلیل سختی احتیاط، زندگی عادی او را مختل می‏کند. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعی ندارد و در هر مسأله تخصصی دیگر وجود دارد. مثلاً یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار می‏شود. او برای درمان بیماری خود یا باید خود شخصا به تحصیل علم پزشکی بپردازد، یا تمام آرای پزشکان را مطالعه کرده، به گونه‏ای عمل کند که بعدا پشیمان نشود، و یا به یک پزشک متخصص رجوع کند.

      راه اول او را به درمان سریع نمی‏رساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است و او را از کار تخصصی خود، که مهندسی است، باز می‏دارد. لذا او بی‏درنگ از یک پزشک متخصص کمک می‏گیرد و رأی او را عمل می‏کند.

  او در عمل به رأی پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آینده و احیانا سرزنش دوستان نجات می‏دهد، بلکه در اغلب موارد، درمان نیز می‏شود. مکلف نیز در عمل به رأی مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آخرت و عذاب الهی نجات می‏دهد، بلکه به مصالح احکام شرعی نیز دست می‏یابد.

 



:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

228058

 

::بازدید امروز ::

10

دی 1384
بهمن 1384
خرداد1385
تیر 1385
مرداد 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::