سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد

 

انجام دادن احکام الهی چه سود و نتیجه ای دارد؟ اصولاً احکام الهی - پاسخ به پرسش ها و شبهات فقهی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/5/4:: 11:1 صبح

برای پاسخ به تمام سؤالات مربوط به فلسفة احکام و اینکه احکام الهی چه سود و نتیجه ای دارد،  بهتر است یک اصل اساسی و قاعدة کلّی دربارة فلسفة احکام بیان کنیم تا در همة‌ موارد قانع کننده باشد.

   ما در زندگی روزانة خود نیز به برخی موارد برخورد می‌کنیم که در آن تعبد به کار رفته و برای ما تعبدی بودن آن‌ها مسلّم است و قابل چرا و اشکال نیست، مثلاً هنگامی که بیمار می‌شویم به پزشک مراجعه می‌کنیم. او نسخه ای که در آن چند نوع دارو نوشته، به ما می‌دهد و دستور می‌دهد از هر کدام هر روز چند عدد مصرف کنیم و از خوردن فلان غذا خودداری کنیم. ما بدون این که از خصوصیات داروها سؤالی بکنیم، دستورهای او را مورد عمل قرار می دهیم ، چرا؟ چون به دانش و تخصص او در رشتة طب معتقدیم و می دانیم که او جز معالجه و بهبود ما منظور دیگری ندارد. همین طور در بسیاری از دیگر امور زندگی،‌ از این نمونه ها به یک نتیجة روشن می رسیم که اگر انسان به دانش کسی ایمان داشته باشد و او را در رشتة خود متخصص بداند ، نیز بداند، که نظر سوئی در کار نیست، قطعاً از دستورهای او در آن رشته (بدون این که توضیحات زیادی بخواهد) عمل می کند،  به خصوص آن که او را حاذق‌ترین پزشک بداند و هیچ اشتباهی را برای او ممکن نداند و از این جهت یقین داشته باشد.

   اکنون از این مقدمه به این نتیجه می رسیم: احکام و مقررات دینی هم نسخه‌هایی است که پیامبران الهی و پیشوایان دین از طرف خدا برای بشر آورده اند تا سعادت و خوشبختی آنان را از هر جهت تأمین نمایند. بدیهی است وقتی اعتقاد داشته باشیم که احکام از علم بی‌پایان خدا سرچشمه گرفته و به حکمت و لطف و مهربانی خدا ایمان داشته باشیم ، نیز بدانیم که پیامبران خدا در تبلیغ و رساندن احکام به هیچ، نحو گرفتار خطا و لغزشی نمی شوند، یعنی به معصوم بودن آن‌ها معتقد باشیم در این صورت با کمال جدّیت و بدون هیچ اضطراب در عمل کردن به دستورهای دینی می کوشیم و هیچ نیازی نمی بینیم از خصوصیات فلسفة احکام و مقرراتی که قرار داده شده است سؤال نماییم، زیرا می دانیم هر چه مقرر شده به خیر و صلاح ما بوده وانبیای الهی در بیان احکام اشتباهی نکرده اند.

   بنابراین، کسانی که پایة‌ توحید و نبوت خود را محکم ساخته اند هیچ گونه تردیدی نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات دارای مصالح و فوایدی می‌باشد و فلسفه و علتی دارد گرچه برای ما بیان نشده است.

   حضرت رضا(ع) می‌فرماید: "انّا وجدنا کلّ ما احلّ الله تبارک و تعالی ففیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاجة التی لا یستغنون عنها و وجدنا المحرّم من الاشیاء لا حاجة للعباد إلیه و وجدنا مفسداً داعیاً الی الفناء والهلاک.

   یعنی: ما می بینیم که خدای متعال چیزهایی را حلال کرده که مردم در زندگی و ادامة آن به آن چیزها نیازمند هستند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد اما چیزهایی را حرام کرده که علاوه بر این که مورد نیاز بشر نیست موجب فساد و فنا و نیستی او می‌باشد.(1)

   بر این اساس دانشمندان می‌گویند احکام شرع تابع مصالح و مفاسد است، یعنی هیچ چیزی بدون جهت حلال یا حرام یا واجب نمی شود. این طور نیست که خداوند شراب را بدون داشتن هیچ مفسده و ضرری حرام کرده باشد یا نماز صبح را بی هیچ مصلحتی واجب کرده باشد.

   البته وقتی که گفته می‌شود در احکام، مصالح و مفاسد در نظر گرفته شده نباید فوراً فواید و مضارّ جسمی و بهداشتی و خلاصه خواص مادّی در ذهن خطور کند،‌ بلکه فواید جسمی، روحی، فردی،‌ اجتماعی و هر نوع فایدة دیگر که فرض شود همه در احکام الهی منظور گردیده و بر اساس آن‌ها احکام صادر شده است.

   فلسفه و علّت اکثر احکام بیان نشده، فقط فلسفه و علّت یا حکمت برخی از احکام بیان شده ، آن هم به اندازة فکر شنوندگانی که مطالب توسط ائمه به آنان القا می شده: مثلاً امام رضا(ع) دربارة علّت وجوب زکات می‌فرماید:‌ "و علّة الزکوة من أجل قوت الفقراء و تحصین اموال الاغنیاء"؛ علت وجوب زکات این است که فقرا به نوایی برسند و اموال اغنیا از بلاها و آفات حفظ شود. این بدان جهت است که امامان شمه‌ای از مصالح وحقایقی که در باطن احکام وجود دارد به اطلاع مردم برسانند تا مؤمنان و مسلمانان، نسبت به احکام الهی و واقعیات و حقایقی که در باطن تمام احکام الهی است بیشتر آگاهی یابند؛ نیز متوجه شوند که تمام احکام الهی از این نوع است که سعادت و خوشبختی انسان ها با حقایق عالم هستی ارتباط دارد و همه این احکام در جهت سعادت و خوشبختی انسان ها است، اگر چه فهم بعضی از موارد ذکر شده برای انشان های عادی مشکل است، ‌تا چه رسد به این که تمام آن‌ها بیان شود.

پی نوشت ها :

1 - علل الشرایع، ج2، باب 385، ص 316، شمارة 43.

2 - همان، باب 90، ص 68.

 

 



:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

224882

 

::بازدید امروز ::

9

دی 1384
بهمن 1384
خرداد1385
تیر 1385
مرداد 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::